Friday, November 18, 2005

آخر جاده


گاهی چنان میرویم که نمیاییم
گاهی چنان میائیم که نمی رویم
گاهی چنان صریح می شویم که به لحظه ای بعد نمی اندیشیم
گاهی چنان سکوت میکنیم که لحظه های آمده را نمی سنجیم
گاهی همراه می شویم ، بی آنکه بدانیم کجا می رویم
گاهی می رویم ، بدون اینکه بدانیم همراه شده ایم
گاهی همقدم ، گاهی همراه ، گاهی نام ، گاهی نان
گاهی دوست داشتن ، گاهی عاشقانه
گاهی ، گاهی هایمان پر می شود از هر چه نباید باشد
گاهی خالی می شود از هر چه باید باشد

ببخشید
اگه ماه من تو شبهات ندرخشید ، ببخشید
اگه تو مسیر جاده خسته کردم ، لحظه هاتو
آخر جاده رسید ، خسته نباشی ، ببخشید
اگه آفتابی نبودم توی خاکستری باور و تردید
بی گناهم
از تبار خیس بارانم نه از دیار خورشید
ببخشید ، ببخشید ، ببخشید ، ببخشید

0 Comments:

Post a Comment

<< Home